معنی پرورد - فرهنگ فارسی عمید
معنی پرورد
- پرورد
- پروردن، پسوند متصل به واژه به معنای پرورش یافته مثلاً سایه پرورد، نازپرورد
تصویر پرورد
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با پرورد
پرورد
- پرورد
- پروردن تغذیه، در ترکیب بجای (پرورده) آید: سایه پرورد غم پرورد ناز پرورد
فرهنگ لغت هوشیار
پروره
- پروره
- جانوری که در پروار بسته فربه کرده باشند پرواری: (چو مرغ پروره مغرور خصمت آگه نیست از آنکه رمح غلامان تست با بزنش) (شهاب الدین موید سمرقندی)
فرهنگ لغت هوشیار