معنی بیستاخی - فرهنگ فارسی عمید
معنی بیستاخی
- بیستاخی
- گستاخی، برای مثال بسیار شد این سخن فراخی / ز اندازه گذشت بیستاخی (امیرخسرو- مجمع الفرس - بیستاخ)
تصویر بیستاخی
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با بیستاخی
بیستاخی
- بیستاخی
- حالت و کیفیت بیستاخ، گستاخی:
بسیار شد این سخن فراخی
زاندازه گذشت بیستاخی،
امیرخسرو
لغت نامه دهخدا
بستاخی
- بستاخی
- گستاخی. بی پروایی. جسارت. دلیری: و هیچ آفریده ای از حیوانات را قوت و قدرت آن نبود که با ملک این بستاخی اندیشد. (سندبادنامه ص 222، 223)
لغت نامه دهخدا
بیستاخ
- بیستاخ
- بستاخ، استاخ، گستاخ، بی ادب، (از جهانگیری) (برهان)، گستاخ و بی ادب و بی شرم و بی حیا، (ناظم الاطباء)، گستاخ، (انجمن آرا) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا