معنی باشماقچی - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با باشماقچی
باشماقچی
- باشماقچی
- کفشدار، (ناظم الاطباء)، باشمقدار، باشماغچی، و رجوع به باشماغچی شود
لغت نامه دهخدا
باشماغچی
- باشماغچی
- کفشدار، (یادداشت مؤلف)، باشماقچی، باشمقدار، و رجوع به باشماقچی شود
لغت نامه دهخدا
بشماقچی
- بشماقچی
- . بشماقدار. نگهبان کفش و کفشدار. (ناظم الاطباء). رجوع به بشماق و بشمق و بشماقدار شود
لغت نامه دهخدا
یاشماقلی
- یاشماقلی
- نوعی ماکیان که پرهای انبوهی در زیر گلو دارد، مرغ ریشدار
لغت نامه دهخدا
باشماق
- باشماق
- کفش، پوششی برای محافظت از پا، پا اَفزار، پاپوش، لَخا، لَکا، پایدان، پایزار، پااَوزار، چارُق
فرهنگ فارسی عمید