جدول جو
جدول جو

معنی اخریان

اخریان
آخریان، برای مثال چون می دهی مرا تو عطاهای به گزین / جز به گزین چه آرمت از اخریان شکر (کمال الدین اسماعیل - ۸۷)
تصویری از اخریان
تصویر اخریان
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با اخریان

اخریان

اخریان
آخریان. قماش. سلعه. جهاز. (ربنجنی). متاع. کالا. کاله. بضاعت. کالای برگزیده. رخت. مبیع. و آن کالای خرید و فروخت است. (مجمل اللغه) : التدلیس، عیب اخریان بر خریدار بپوشانیدن. (زوزنی). الغیض، کم شدن بهاء اخریان. (مجمل اللغه) (صراح). الابضاع، اخریان دادن. (زوزنی). و عامّۀ مردم معاملت آنرا خوانند و شناسند که اخریانی بأخریانی بود و نیکنامی را و شکر را عوض ندانند. (دانشنامۀ علائی).
چون میدهی مرا تو عطاهای به گزین
جز به گزین چه آرمت از اخریان شکر.
کمال الدین اسمعیل.
و این کلمه بصورت آخریان هم آمده است:
دزد اگر با چراغ روی آرد
به گزیند ز کوشک آخریان.
و رجوع به آخریان شود
لغت نامه دهخدا

اختریان

اختریان
نام تیره ای از گیاهان تک لپه که دارای گونه های متعدد میباشد. گیاهان این تیره اکثر زمینی هستند و بعضی هم مانند اختر هندی مصرف دارویی دارند و از ساقه زیر زمینی بعضی گونه های اختر نوعی نشاسته بنام میگیرند که سهل الهضم است و بیشتر مصرف دارویی دارد
فرهنگ لغت هوشیار

آخریان

آخریان
کالا، مانه (اثاث خانه) کالا متاع مال التجاره، اثاث البیت اثاثه خانه
فرهنگ لغت هوشیار

آخریان

آخریان
مال و اسباب، کالا، متاع، مال التجاره، قماش، برای مِثال آخریانِ خِرد سفته فرستم به دوست / هیچ ندارم دگر چون دل و جان نزد اوست (عسجدی - لغت نامه - آخریان)، دزد اگر با چراغ روی آرد / به گزیند ز کوشک آخریان (لغتنامه - اَخریان)
آخریان
فرهنگ فارسی عمید

ادریان

ادریان
شهریست در ولایت میشیگان آمریکا. کارخانه های ذوب مس و آهن دارد ومرکبات در آن بعمل می آید. (ضمیمۀ معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا

اختیان

اختیان
دَغَلی و ناراستی کردن. (منتهی الارب). خیانت کردن. خیانت. (زوزنی) ، گل ارغوان. (شعوری از مجمعالفرس)
لغت نامه دهخدا