جدول جو
جدول جو

معنی انزیم

انزیم
آنزیم، مادۀ آلی که توسط سلول های بدن ساخته و ترشح می شود و سبب تسریع فعل و انفعال شیمیایی مواد می شود
تصویری از انزیم
تصویر انزیم
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با انزیم

ابزیم

ابزیم
آلتی فلزی که در یک طرف آن زبانی است که داخل طرف دیگر میشود و به کمربند چارپایان آویخته میشود
فرهنگ لغت هوشیار

انتیم

انتیم
درونی، ذاتی، محرمانه، صمیمی، دوست صمیمی، فهماندن، حالی کردن
انتیم
فرهنگ فارسی معین

آنزیم

آنزیم
گروهی از پروتئین های کاتالیزی که یاخته های زنده آن ها را تولید می کنند و حد واسط فرایندهای شیمیایی حیات هستند، زی مایه (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین

آنزیم

آنزیم
مادۀ آلی که توسط سلول های بدن ساخته و ترشح می شود و سبب تسریع فعل و انفعال شیمیایی مواد می شود
فرهنگ فارسی عمید

ابزیم

ابزیم
زبانۀ پیش بند یعنی کمرسار. (دستورالاخوان قاضی محمد دهار). زبان مانندی که در یک سر کمربند باشد و در حلقۀ سر دیگر گردد. (منتهی الارب). زبانۀ بربند. حلقۀ سینه بند. زبانۀ کمربند و کمرسار. (مهذب الاسماء). ابزام. ابزین. ج، ابازیم
لغت نامه دهخدا