جدول جو
جدول جو

معنی ไหล - جستجوی لغت در جدول جو

ไหล
جاری بودن، جریان، جاری شدن
دیکشنری تایلندی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ابریشمی، ابریشم
دیکشنری تایلندی به فارسی
آب دهان انداز، که باعث ترشّح بزاق می شود
دیکشنری تایلندی به فارسی
ریزش بزاق، دریبل زدن
دیکشنری تایلندی به فارسی
شانه بالا انداختن
دیکشنری تایلندی به فارسی
نرمی، سیّالیت
دیکشنری تایلندی به فارسی
مسخره، شمعدانی، پوچ، بی معنی، خنده دار
دیکشنری تایلندی به فارسی
همگرایی، جریان کلّ
دیکشنری تایلندی به فارسی