جدول جو
جدول جو

معنی ไม่สามารถ - جستجوی لغت در جدول جو

ไม่สามารถ
ناتوان، نمی تواند
دیکشنری تایلندی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

غیرقابل خاموشی، نمی توان خاموش کرد
دیکشنری تایلندی به فارسی
غیرقابل پیش بینی، نمی تواند پیش بینی کند
دیکشنری تایلندی به فارسی
غیرقابل اجرا، نمی تواند آن را انجام دهد
دیکشنری تایلندی به فارسی
نامفهوم، قادر به رمزگشایی نیست
دیکشنری تایلندی به فارسی
غیرقابل مقاومت، قادر به مقاومت نیست
دیکشنری تایلندی به فارسی
غیر تجدید پذیر، قابل تمدید نیست
دیکشنری تایلندی به فارسی
تشخیص داده نشده، قادر به تشخیص نیست
دیکشنری تایلندی به فارسی
غیرقابل تعمیر، قابل تعمیر نیست
دیکشنری تایلندی به فارسی
فاسد نشدنی، نمی تواند بی صداقت باشد
دیکشنری تایلندی به فارسی
غیرقابل تصور، نمی توان تصوّر کرد
دیکشنری تایلندی به فارسی
غیرقابل بازگشت، امکان بازگشت کالا وجود ندارد
دیکشنری تایلندی به فارسی
غیرقابل آشتی، قابل آشتی نیست
دیکشنری تایلندی به فارسی
غیرقابل فروش، قابل فروش نیست
دیکشنری تایلندی به فارسی
عبورناپذیر، نمی توان از آن گذشت، غیرقابل عبور
دیکشنری تایلندی به فارسی
غیرقابل استرداد، قابل استرداد نیست
دیکشنری تایلندی به فارسی
ناپذیر، غیر قابل تخریب، نشکن
دیکشنری تایلندی به فارسی
غیرقابل تعریف، نمی توان تعریف کرد
دیکشنری تایلندی به فارسی
غیرقابل سکونت، قادر به زندگی نیست
دیکشنری تایلندی به فارسی
غیرقابل درک، قادر به تشخیص نیست
دیکشنری تایلندی به فارسی
غیرقابل سکونت، قادر به زندگی نیست
دیکشنری تایلندی به فارسی
گران، نمی تواند آن را پیدا کند
دیکشنری تایلندی به فارسی
غیرقابل لمس، نمی تواند لمس کند
دیکشنری تایلندی به فارسی
غیرقطعی، نمی توان نتیجه گرفت
دیکشنری تایلندی به فارسی
غیرقابل اندازه گیری، قابل اندازه گیری نیست
دیکشنری تایلندی به فارسی
غیرقابل شناسایی، قادر به تشخیص نیست
دیکشنری تایلندی به فارسی
غیرقابل جابجایی، نمی تواند حرکت کند
دیکشنری تایلندی به فارسی
غیرقابل دفاع، قادر به محافظت نیست
دیکشنری تایلندی به فارسی
غیرقابل سرکوب، نمی توان مهار کرد
دیکشنری تایلندی به فارسی
غیرقابل پذیرش، غیر قابل قبول
دیکشنری تایلندی به فارسی
به طور غیرقابل برگشت، نمیشود برگشت، غیرقابل بازگشت
دیکشنری تایلندی به فارسی
غیرقابل تغییر، قابل لغو نیست
دیکشنری تایلندی به فارسی
غیرقابل بیمه، نمی توان بیمه کرد
دیکشنری تایلندی به فارسی
غیرقابل انکار، نمی تواند امتناع کند
دیکشنری تایلندی به فارسی
غیرقابل بازیابی، قادر به بازیابی نیست
دیکشنری تایلندی به فارسی