- ไม่
هیچ، نه
معنی ไม่ - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بی حادثه، هیچ رویدادی
بی چهرگی، بدون چهره
غیرقابل عبور، هیچ کس نمی تواند از آن عبور کند
بی همتا، هیچ کس نمی تواند مقایسه کند، بی نظیر، غیرقابل مقایسه، بی رقیب
غیر ساختاری، بدون ساختار
بی انگیزه، بدون انگیزه
غیر منطقی، منطقی نیست
بی صدا، صدایی نمی آید
بی روح، بدون ستون فقرات
بی زمان، هیچ وقت
بی رحم، بی رحمی
بی ابرو، هیچ ابری وجود ندارد، بدون ابر
تنها، بدون دوستان
بی قید و شرط، بدون قید و شرط
هیچ یک، ندارند
غیر مجاز، بدون مجوّز
بی توبه، هیچ پشیمانی
چوبی، چوب
بی دفاع، بدون حفاظت
مرغی، مرغ
مزرعه
مادری، مادر
بی حمایت، بدون پشتیبانی
بی توجّه، بدون بررسی
شامل نشده، بدون ادغام
تعریف نشده، بدون تعریف
بی روح، بدون بیان، بی احساس، بی حرکت، بی بیان
بی پاسخ گویی، بدون پاسخ
بی آرایش، بدون دکوراسیون
بدون نظارت
بی مخالف، اعتراضی نیست
غیرقابل بحث، هیچ استدلالی وجود ندارد
بی قرار، ناپایدار، بی ثبات