جدول جو
جدول جو

معنی ไป - جستجوی لغت در جدول جو

ไป
رفتن، برو
دیکشنری تایلندی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

بسیار خوشحال، خیلی خوشحال
دیکشنری تایلندی به فارسی
رایج، عمومی، عمومیت دادن
دیکشنری تایلندی به فارسی
زیاده روی کردن، زیاده روی
دیکشنری تایلندی به فارسی
بیش از حد تخمین زدن، بیش از حد
دیکشنری تایلندی به فارسی
بیش از حد ستایش شده، بیش از حد
دیکشنری تایلندی به فارسی
بیش از حد محافظه کار، بیش از حد محافظ
دیکشنری تایلندی به فارسی
به زور وارد شدن، شکستن
دیکشنری تایلندی به فارسی
بیش فعّال، حرکت بیش از حد وجود دارد
دیکشنری تایلندی به فارسی
بیش از حد کار کرده
دیکشنری تایلندی به فارسی
بیش از حد رایج، خیلی زیاد، زیادی، پرجوش، افراطی، فراوان
دیکشنری تایلندی به فارسی
خودبزرگ بین، بیش از حد اعتماد به نفس
دیکشنری تایلندی به فارسی
خیلی خوش بین، خیلی خوش بینانه
دیکشنری تایلندی به فارسی
چپاندن، پر شده در
دیکشنری تایلندی به فارسی
بیش از حد محتاط، بیش از حد مراقب
دیکشنری تایلندی به فارسی
گرم شدن بیش از حد، خیلی داغ
دیکشنری تایلندی به فارسی
دقیقاً به روز، دقیقه بعد
دیکشنری تایلندی به فارسی
زیادی خوٰابیدن، بیش از حد خوٰابیدن
دیکشنری تایلندی به فارسی
مکرّر بودن، اغلب برو
دیکشنری تایلندی به فارسی
قلّه داشتن، به اوج برسد
دیکشنری تایلندی به فارسی
به اوج رسیدن، رسیدن به بالاترین نقطه
دیکشنری تایلندی به فارسی
رسیدن، برای رسیدن به
دیکشنری تایلندی به فارسی
جلو، برو جلو، به طور رو به جلو
دیکشنری تایلندی به فارسی
همراهی کردن، برو با
دیکشنری تایلندی به فارسی
مستقیم، سرراست، به طور صریح، صریح، رک و راست
دیکشنری تایلندی به فارسی
دور انداخته شده، دور بیندازید
دیکشنری تایلندی به فارسی
بیش از حد بلندپرواز، بیش از حد جاه طلب
دیکشنری تایلندی به فارسی
دنباله دار، بعدی، پیرو
دیکشنری تایلندی به فارسی
باتلاقی کردن، غرق شدن در باتلاق
دیکشنری تایلندی به فارسی
بیش از حد واجد شرایط، ویژگی ها نیز
دیکشنری تایلندی به فارسی
جملات کلیشه ای، گفته های کلّی
دیکشنری تایلندی به فارسی
فراوانی زیاد، فراوانی بیش از حد
دیکشنری تایلندی به فارسی
متخصّص عمومی
دیکشنری تایلندی به فارسی