- ล้อม
محاصره کردن، اطراف، محصور کردن
معنی ล้อม - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
رنگ کردن، رنگ شده
زمین خوردن، سقوط، به زمین افتادن
احاطه کردن، را احاطه کنند
فعّال محیط زیست، حافظ محیط زیست
محیطی، محیط زیست
از نظر زیست محیطی، سازگار با محیط زیست
از نظر زیست محیطی، به شیوه ای سازگار با محیط زیست
محاصره