معنی ละคร - جستجوی لغت در جدول جو
ละคร
درام
ادامه...
دِرام
دیکشنری تایلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
นักเขียนบทละคร
نمایشنامه نویس
ادامه...
نَمایِشنامِه نِویس
دیکشنری تایلندی به فارسی
ทำให้เป็นละคร
دراماتیک کردن، نمایشی کردن
ادامه...
دِراماتیک کَردَن، نَمایِشی کَردَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
อย่างละคร
به طور چشمگیر، مثل یک درام، به طور تئاتری
ادامه...
بِه طُورِ چِشمگیر، مِثلِ یِک دِرام، بِه طُورِ تِئاتری
دیکشنری تایلندی به فارسی
ความเป็นละคร
نمایشی بودن، درام
ادامه...
نَمایِشی بودَن، دِرام
دیکشنری تایلندی به فارسی
การดัดแปลงละคร
نمایشنامه نویسی، اقتباس درام
ادامه...
نَمایِشنامِه نِویسی، اِقتِباس دِرام
دیکشنری تایلندی به فارسی