معنی ลอยตัว - جستجوی لغت در جدول جو
ลอยตัว
شناور
ادامه...
شِناوَر
دیکشنری تایلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ตายตัว
ثابت، سفت و سخت
ادامه...
ثابِت، سِفت و سَخت
دیکشنری تایلندی به فارسی
ปลอมตัว
پنهان کردن، مبدّل کردن
ادامه...
پِنهان کَردَن، مُبَدِّل کَردَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
เอนตัว
لمس، خم کن
ادامه...
لَمس، خَم کُن
دیکشنری تایلندی به فارسی
การลอยตัว
تعلیق، شناوری
ادامه...
تَعلِیق، شِناوَری
دیکشنری تایلندی به فارسی