มีอิทธิพล تأثیر گذاشتن، نفوذ، تأثیرگذار، قانع کننده ادامه... تأثیر گُذاشتَن، نُفوذ، تَأثِیرگُذار، قانِع کُنَندِه دیکشنری تایلندی به فارسی