معنی มาก - جستجوی لغت در جدول جو
มาก
بسیار، زیاد
ادامه...
بِسیار، زیاد
دیکشنری تایلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
อารมณ์มากเกินไป
احساسی، بیش از حد احساسی
ادامه...
اِحساسی، بیش اَز حَد اِحساسی
دیکشنری تایلندی به فارسی
อย่างมากมาย
بسیار، تا حدّ زیادی، به طور فراوان، به طور پرثمر
ادامه...
بِسیار، تا حَدّ زیادی، بِه طُورِ فَراوان، بِه طُورِ پُرثَمَر
دیکشنری تایلندی به فارسی
อย่างมากเกินไป
به طور غیرمنظّم، بیش از حد
ادامه...
بِه طُورِ غِیرِمُنَظَّم، بیش اَز حَد
دیکشنری تایلندی به فارسی
อย่างมาก
تا حدّ زیادی، خیلی زیاد، به طور فوق العاده، بسیار، به شدّت، به طور عظیم، به طور قابل توجّهی
ادامه...
تا حَدّ زیادی، خِیلی زیاد، بِه طُورِ فُوق العادِه، بِسیار، بِه شِدَّت، بِه طُورِ عَظیم، بِه طُورِ قابِلِ تَوَجُّهی
دیکشنری تایلندی به فارسی
อย่างพูดมาก
پرحرف، خیلی پرحرف، پرحرفانه
ادامه...
پُرحَرف، خِیلی پُرحَرف، پُرحَرفانِه
دیکشنری تایلندی به فارسی
อย่างปริมาณมาก
پرحجم، در مقادیر زیاد
ادامه...
پُرحَجم، دَر مَقادیر زیاد
دیکشنری تایلندی به فارسی
อย่างวิจารณ์มากเกินไป
به طور انتقادی، خیلی انتقادی
ادامه...
بِه طُورِ اِنتِقادی، خِیلی اِنتِقادی
دیکشنری تایلندی به فارسی
การเคลื่อนไหวมากเกินไป
فعّالیّت بیش از حد، حرکت بیش از حد
ادامه...
فَعّالیَّت بیش اَز حَد، حَرَکَت بیش اَز حَد
دیکشنری تایلندی به فارسی
พูดมาก
حرف اضافه گفتن، زیاد حرف بزن، چت کردن، پر حرف، پرگویی
ادامه...
حَرف اِضافِه گُفتَن، زیاد حَرف بِزَن، چَت کَردَن، پُر حَرف، پُرگویی
دیکشنری تایلندی به فارسی
ความมากเกินไป
افراط، زیاده روی
ادامه...
اِفراط، زیادِه رَوی
دیکشنری تایلندی به فارسی
เสียงข้างมากพิเศษ
اکثریّت فوق العاده، اکثریّت ویژه
ادامه...
اَکثَریَّت فُوق العادِه، اَکثَریَّت ویژِه
دیکشنری تایلندی به فارسی
เดินทางมาก
با تجربه، زیاد سفر کنید
ادامه...
با تَجرُبِه، زیاد سَفَر کُنید
دیکشنری تایلندی به فارسی
แย่มาก
عمیق، وحشتناک
ادامه...
عَمیق، وَحشَتناک
دیکشنری تایلندی به فارسی
เป็นที่สนใจมากกว่า
صحنه را به دست گرفتن، جالب تر است
ادامه...
صَحنِه را بِه دَست گِرِفتَن، جالِب تَر اَست
دیکشنری تایلندی به فارسی
เศร้ามากขึ้น
بیشتر غمگین، غمگین تر
ادامه...
بیشتَرِ غَمگین، غَمگین تَر
دیکشنری تایلندی به فارسی
อย่างที่ไม่เคยเกิดขึ้นมาก่อน
بی سابقه، مثل قبل
ادامه...
بی سابِقِه، مِثلِ قَبل
دیکشنری تایلندی به فارسی
มีการเคลื่อนไหวมากเกินไป
بیش فعّال، حرکت بیش از حد وجود دارد
ادامه...
بیش فَعّال، حَرَکَت بیش اَز حَد وُجُود دارَد
دیکشنری تایلندی به فارسی
ยาก
سخت، دشوار است
ادامه...
سَخت، دُشوار اَست
دیکشنری تایلندی به فارسی
มากกว่า
بیشتر، بیشتر از
ادامه...
بیشتَرِ، بیشتَرِ اَز
دیکشنری تایلندی به فارسی
ฝาก
سپردن، سپرده گذاری
ادامه...
سِپُردَن، سِپُردِه گُذاری
دیکشنری تایلندی به فارسی
ลาก
کشیدن، بکشید
ادامه...
کِشیدَن، بِکِشید
دیکشنری تایلندی به فارسی
มากมาย
فراوان، مقدار زیادی، بسیار
ادامه...
فَراوان، مِقدار زیادی، بِسیار
دیکشنری تایلندی به فارسی
มากพอสมควร
قابل توجّه، خیلی زیاد
ادامه...
قابِلِ تَوَجُّه، خِیلی زیاد
دیکشنری تایلندی به فارسی
มากที่สุด
بیشتر، بیشترین
ادامه...
بیشتَرِ، بیشتَرین
دیکشنری تایلندی به فارسی
มากกว่าจำนวน
تعداد بیشتری داشتن، بیشتر از کمّیّت
ادامه...
تِعداد بیشتَری داشتَن، بیشتَرِ اَز کَمّیَّت
دیکشنری تایلندی به فارسی
มากเกินไป
بیش از حد رایج، خیلی زیاد، زیادی، پرجوش، افراطی، فراوان
ادامه...
بیش اَز حَد رایِج، خِیلی زیاد، زیادی، پُرجوش، اِفراطی، فَراوان
دیکشنری تایلندی به فارسی
มีความสุขมากเกินไป
بسیار خوشحال، خیلی خوشحال
ادامه...
بِسیار خُوشحال، خِیلی خُوشحال
دیکشنری تایلندی به فارسی
ที่ต้องการมาก
پر تقاضا، بسیار مورد نظر
ادامه...
پُر تَقاضا، بِسیار مُورِد نَظَر
دیکشنری تایلندی به فارسی
นอนหลับมากเกินไป
زیادی خوٰابیدن، بیش از حد خوٰابیدن
ادامه...
زیادی خوٰابیدَن، بیش اَز حَد خوٰابیدَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
ประติมากร
مجسّمه ساز
ادامه...
مُجَسَّمِه ساز
دیکشنری تایلندی به فارسی
ประเมินมากเกินไป
بیش از حد تخمین زدن، بیش از حد
ادامه...
بیش اَز حَد تَخمِین زَدَن، بیش اَز حَد
دیکشنری تایلندی به فارسی
มีมาก
فراوان بودن، زیاد هستند
ادامه...
فَراوان بودَن، زیاد هَستَند
دیکشنری تایلندی به فارسی
มีค่ามาก
گرامی، بسیار ارزشمند
ادامه...
گِرامی، بِسیار اَرزِشمَند
دیکشنری تایلندی به فارسی
เล็กมาก
کوچک، بسیار کوچک، خیلی کوچک
ادامه...
کوچَک، بِسیار کوچَک، خیلی کوچَک
دیکشنری تایلندی به فارسی