جدول جو
جدول جو

معنی มัด - جستجوی لغت در جدول جو

มัด
بسته بندی کردن، بسته نرم افزاری
دیکشنری تایلندی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

مراقب، مراقب باشید، احتیاطی، دقیق، محتاط، وسواسی، هوشیار
دیکشنری تایلندی به فارسی
عدم وابستگی، عدم تعهّد
دیکشنری تایلندی به فارسی
غیر متعهّدانّه، بدون تعهّد
دیکشنری تایلندی به فارسی
دقّت، احتیاط، مراقبت، محتاطی، هوشیاری
دیکشنری تایلندی به فارسی
بی پروا، بی دقّتی
دیکشنری تایلندی به فارسی
بی تعهّد، الزام آور نیست
دیکشنری تایلندی به فارسی
با هوشیاری، با دقّت، به طور با احتیاط، با احتیاط، به طور محتاطانه، هوشیارانه، محتاطانه، مراقبانه
دیکشنری تایلندی به فارسی
به طور الزام آور، به صورت الزام آور
دیکشنری تایلندی به فارسی
بی احتیاطانه، بی خیال، بی تدبیری، بی دفاع و بی احتیاط، بی احتیاطی
دیکشنری تایلندی به فارسی
آهنین و بی رحم، مشت آهنی
دیکشنری تایلندی به فارسی
بیش از حد محتاط، بیش از حد مراقب
دیکشنری تایلندی به فارسی
قطع کردن، برش دادن، بریدن، برش خورده، برش کردن، برنده، برش زدن، کوتاه شده
دیکشنری تایلندی به فارسی
الزامی، مقیّد کردن، زنجیر کردن
دیکشنری تایلندی به فارسی
پاک کردن
دیکشنری تایلندی به فارسی
گاز زدن، گاز گرفتن
دیکشنری تایلندی به فارسی
فشرده کردن، فشرده کنید
دیکشنری تایلندی به فارسی
اندازه گیری کردن، اندازه گیری، اندازه گرفتن، مقیاس کردن
دیکشنری تایلندی به فارسی
دم زدن، ضربه زدن
دیکشنری تایلندی به فارسی
خم کردن، باند، بستن
دیکشنری تایلندی به فارسی
چرب، آن را
دیکشنری تایلندی به فارسی
تاریک، کم نور
دیکشنری تایلندی به فارسی
تاریک کردن، تاریک، کم نور، کاملاً تاریک
دیکشنری تایلندی به فارسی
بستن، صحّافی
دیکشنری تایلندی به فارسی