มลพิษ آلودگی کننده، آلودگی، آلودگی ایجاد کردن، آلوده ادامه... آلودِگی کُنَندِه، آلودِگی، آلودِگی ایجاد کَردَن، آلودِه دیکشنری تایلندی به فارسی