جدول جو
جدول جو

معنی ปัก - جستجوی لغت در جدول جو

ปัก
گلدوزی کردن، توری
دیکشنری تایلندی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

گرفتن، دامان، پوست کندن
دیکشنری تایلندی به فارسی
بافته شده، بافتنی، بافتن، درهم پیچیدن، در هم تنیدن
دیکشنری تایلندی به فارسی
شستشو دادن، شستن
دیکشنری تایلندی به فارسی
اسپاستیک، شلّاق زدن
دیکشنری تایلندی به فارسی
پوسته کندن، پوست کندن
دیکشنری تایلندی به فارسی
تخم گذاری کردن، دریچه
دیکشنری تایلندی به فارسی
دوست داشتن، عشق
دیکشنری تایلندی به فارسی
سبزی
دیکشنری تایلندی به فارسی
اقامت دادن، ماندن، تعطیل کردن
دیکشنری تایلندی به فارسی
شکستن، کسر کردن
دیکشنری تایلندی به فارسی