معنی ปลอมตัว - جستجوی لغت در جدول جو
ปลอมตัว
پنهان کردن، مبدّل کردن
ادامه...
پِنهان کَردَن، مُبَدِّل کَردَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ถ่อมตัว
تواضع کردن، بی ادّعا، متواضع، خودکم بین
ادامه...
تَوَاضُع کَردَن، بی اِدِّعا، مُتِواضِع، خُودکَم بین
دیکشنری تایلندی به فارسی
ลอยตัว
شناور
ادامه...
شِناوَر
دیکشنری تایلندی به فارسی
อย่างปลอมตัว
به شکل پنهانی، در لباس مبدّل
ادامه...
بِه شِکلِ پِنهانی، دَر لِباس مُبَدِّل
دیکشنری تایلندی به فارسی
การปลอมตัว
پوشش، مبدّل کردن
ادامه...
پوشِش، مُبَدِّل کَردَن
دیکشنری تایلندی به فارسی