معنی ปริมาณ - جستجوی لغت در جدول جو
ปริมาณ
کمّیّت، مقدار
ادامه...
کَمّیَّت، مِقدار
دیکشنری تایلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ประมาณ
تقریبی، در مورد، تقریبی کردن، تقریباً، برآورد شده
ادامه...
تَقریبی، دَر مُورِدِ، تَقریبی کَردَن، تقریباً، بَرآوُرد شُدِه
دیکشنری تایلندی به فارسی
ประมาท
بی دقّت، بی دقّتی، بی توجّه، سهل انگار، بی پروا، بی احتیاط
ادامه...
بی دِقَّت، بی دِقَّتی، بی تَوَجُّه، سَهل اِنگار، بی پَروا، بی اِحتیاط
دیکشنری تایلندی به فارسی
ปริมาณน้ำฝน
بارش، بارندگی
ادامه...
بارِش، بارَندِگی
دیکشنری تایلندی به فارسی
วัดปริมาณ
مقدار سنجی کردن، اندازه گیری کمّیّت
ادامه...
مِقدار سَنجی کَردَن، اَندازِه گیری کَمّیَّت
دیکشنری تایلندی به فارسی
อย่างเชิงปริมาณ
به طور کمی، از نظر کمّی
ادامه...
بِه طُورِ کَمی، اَز نَظَرِ کَمّی
دیکشنری تایلندی به فارسی
อย่างปริมาณมาก
پرحجم، در مقادیر زیاد
ادامه...
پُرحَجم، دَر مَقادیر زیاد
دیکشنری تایلندی به فارسی
เชิงปริมาณ
کمی
ادامه...
کَمی
دیکشنری تایلندی به فارسی
การหาปริมาณ
کمّیّت سنجی، کمی سازی
ادامه...
کَمّیَّت سَنجی، کَمی سازی
دیکشنری تایلندی به فارسی