معنی ประมูล - جستجوی لغت در جدول جو
ประมูล
حراج کردن، حراج
ادامه...
حَراج کَردَن، حَراج
دیکشنری تایلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ประมาท
بی دقّت، بی دقّتی، بی توجّه، سهل انگار، بی پروا، بی احتیاط
ادامه...
بی دِقَّت، بی دِقَّتی، بی تَوَجُّه، سَهل اِنگار، بی پَروا، بی اِحتیاط
دیکشنری تایلندی به فارسی
ประมาณ
تقریبی، در مورد، تقریبی کردن، تقریباً، برآورد شده
ادامه...
تَقریبی، دَر مُورِدِ، تَقریبی کَردَن، تقریباً، بَرآوُرد شُدِه
دیکشنری تایلندی به فارسی
การประมูล
حراج
ادامه...
حَراج
دیکشنری تایلندی به فارسی