- ประกาศ
اعلام کردن، اعلام کند، اعلامیّه، فرمان دادن، اعلان کردن، موعظه کردن، اظهار کردن، اظهاری، تبلیغ کردن
معنی ประกาศ - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
اظهار، اعلامیّه
نگران، عصب
بی دقّت، بی دقّتی، بی توجّه، سهل انگار، بی پروا، بی احتیاط
تقریبی، در مورد، تقریبی کردن، تقریباً، برآورد شده
محکوم کردن
بیمه کردن، تضمین می کند، محفوظ کردن
خارج از قانون اعلام کردن، اعلام کرد که این اقدام غیرقانونی است
پخش کننده، گوینده، اعلام کننده، ناشر
به طور بیانی، به صورت اعلامی
بی اعلام، اعلام نشده است، اعلام نشده
بشارت، اعلام خبر خوب
اعلان، اعلامیّه