جدول جو
جدول جو

معنی ปฏิบัติ - جستجوی لغت در جدول جو

ปฏิบัติ
رفتار کردن، انجام دهد
دیکشنری تایلندی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

به طور عملیّاتی، در عمل
دیکشنری تایلندی به فارسی
رعایت، انطباق
دیکشنری تایلندی به فارسی
بدرفتاری، تمرین بد
دیکشنری تایلندی به فارسی
بدرفتاری، تمرین امتناع
دیکشنری تایلندی به فارسی
عدم تطابق، عدم رعایت
دیکشنری تایلندی به فارسی
تبعیض آمیز، تبعیض، تمایز
دیکشنری تایلندی به فارسی
تبعیض آمیزانه، به صورت انتخابی
دیکشنری تایلندی به فارسی
انقلابی، انقلابی کردن
دیکشنری تایلندی به فارسی
به طور غیرعملی، غیر عملی
دیکشنری تایلندی به فارسی
عملگر، کارگر
دیکشنری تایلندی به فارسی
تمایزدهنده، تبعیض کننده
دیکشنری تایلندی به فارسی
عمل کردن، عملیّات
دیکشنری تایلندی به فارسی
مطابقت داشتن، دنبال کنید
دیکشنری تایلندی به فارسی