معنی น่าขัน - جستجوی لغت در جدول جو
น่าขัน
خنده دار، مضحک، بی خود
ادامه...
خَندِه دار، مُضحِک، بی خُود
دیکشنری تایلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
น่ากิน
دهان آب انداز، خوشمزه
ادامه...
دَهان آب اَنداز، خُوشمَزِه
دیکشنری تایلندی به فارسی
น่ารัก
دلربا، ناز، دوست داشتنی، زیبا، به طور ناز، محبّت آمیز، محبوب، خوش برخورد، محبّت انگیز، دلنشین
ادامه...
دِلرُبا، ناز، دوست داشتَنی، زیبا، بِه طُورِ ناز، مُحِبَّت آمیز، مَحبوب، خُوش بَرخُورد، مَحَبَّت اَنگیز، دِلنِشین
دیکشنری تایلندی به فارسی
อย่างน่าขัน
به طور مضحک، به طرز مسخره ای، خنده آورانه
ادامه...
بِه طُورِ مُضحِک، بِه طَرزِ مَسخَرِه ای، خَندِه آوَرانِه
دیکشنری تایلندی به فارسی