معنی นี้ - جستجوی لغت در جدول جو
นี้
این
ادامه...
این
دیکشنری تایلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ชี้
انگشت اشاره کردن، نقطه، نشان دادن، اشاره کردن
ادامه...
اَنگُشتِ اِشارِه کَردَن، نُقطِه، نِشان دادَن، اِشارِه کَردَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
บี้
له کردن، در حال فرو ریختن
ادامه...
لِه کَردَن، دَر حالِ فُرو ریختَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
ติดหนี้
بدهکار بودن، در بدهی
ادامه...
بِدِهکار بودَن، دَر بِدِهی
دیکشنری تایلندی به فارسی
นอกจากนี้
علاوه بر این
ادامه...
عَلاوِه بَر این
دیکشنری تایلندی به فارسی
ทำให้เป็นหนี้
بدهکار کردن، بدهی گذاشتن
ادامه...
بِدِهکار کَردَن، بِدِهی گُذاشتَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
หนี้สิน
بدهکاری، بدهی
ادامه...
بِدِهکاری، بِدِهی
دیکشنری تایلندی به فارسی
ในขณะนี้
به طور حاضر یا فعلی، در این لحظه
ادامه...
بِه طُورِ حاضِر یا فِعلی، دَر این لَحظِه
دیکشنری تایلندی به فارسی
ก่อนหน้านี้
پیشین، قبل از، قبلاً
ادامه...
پیشین، قَبل اَز، قبلاً
دیکشنری تایلندی به فارسی
เหล่านี้
اینها
ادامه...
اینها
دیکشنری تایلندی به فارسی
เมื่อเร็วๆ นี้
اخیراً
ادامه...
اَخیراً
دیکشنری تایلندی به فارسی
เมื่อเร็ว ๆ นี้
اخیراً
ادامه...
اَخیراً
دیکشنری تایلندی به فارسی
เจ้าหนี้
دائن، طلبکار
ادامه...
دائِن، طَلَبکار
دیکشنری تایلندی به فارسی