جدول جو
جدول جو

معنی นำ - جستجوی لغت در جدول جو

นำ
هدایت کردن، منجر شود، رهبری کردن
دیکشنری تایلندی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

دوباره معرّفی کردن، معرّفی جدید
دیکشنری تایلندی به فارسی
غیرمفید، توصیه نمی شود، غیر مشورت شده
دیکشنری تایلندی به فارسی
راهنمایی، مقدّمه، معرّفی
دیکشنری تایلندی به فارسی
استقراء، القاء
دیکشنری تایلندی به فارسی
قابلیّت هدایت، هدایت الکتریکی، هدایت پذیری
دیکشنری تایلندی به فارسی
مؤثّر بودن، توانایی رهبری
دیکشنری تایلندی به فارسی
معرّفی کردن، توصیه می کنند، پیشنهاد کردن
دیکشنری تایلندی به فارسی
به طور مشورتی، بسیار توصیه می شود، به طور معارفه ای
دیکشنری تایلندی به فارسی
مطلوب، باید توصیه کند
دیکشنری تایلندی به فارسی
اشاره داری، راهنمایی
دیکشنری تایلندی به فارسی
تقدّم، پیشرو
دیکشنری تایلندی به فارسی
رهبری عمومی، ناوبری عمومی
دیکشنری تایلندی به فارسی
ابررسانایی، هدایت فوق العاده
دیکشنری تایلندی به فارسی
مشورت دادن، مشاوره بده، نوک زدن
دیکشنری تایلندی به فارسی
به طور غیرقابل اعمال، قابل استفاده نیست
دیکشنری تایلندی به فارسی
رهبر، منجر شود، پیشی گرفتن
دیکشنری تایلندی به فارسی
راهنمایی کردن، راهنمای، اشاری، به طور پیشنهادی
دیکشنری تایلندی به فارسی
آوردن
دیکشنری تایلندی به فارسی
ناوبری کردن، حرکت کنید، راهنمایی کردن
دیکشنری تایلندی به فارسی
سرنوشت ساز، خوش شانس
دیکشنری تایلندی به فارسی
ارائه دادن، پیشنهاد
دیکشنری تایلندی به فارسی
وارد کردن، واردات، وارداتی
دیکشنری تایلندی به فارسی
دستورالعمل، مشاوره، توصیه
دیکشنری تایلندی به فارسی
رهبر گروه، رهبر
دیکشنری تایلندی به فارسی
توصیه ای، توصیه می شود
دیکشنری تایلندی به فارسی
قابل ارائه، که قابل ارائه است
دیکشنری تایلندی به فارسی
مقدّمه ای، مقدّمه
دیکشنری تایلندی به فارسی
لابی گر، توصیه کننده
دیکشنری تایلندی به فارسی
رؤسایی، رهبر قبیله
دیکشنری تایلندی به فارسی