معنی นักพูด - جستجوی لغت در جدول جو
นักพูด
سخنور، سخنگو
ادامه...
سُخَنوَر، سُخَنگو
دیکشنری تایلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
นักสู้
نبردجو، جنگنده، گلادیاتور
ادامه...
نَبَردجُو، جَنگَندِه، گِلادیاتور
دیکشنری تایلندی به فارسی
นักพูดเสียงท้อง
شکم گو، سردترین
ادامه...
شِکَم گُو، سَردتَرین
دیکشنری تایلندی به فارسی