ทำให้รู้สึกแปลกแยก بیگانه کردن، به آدم احساس متفاوت بودن ادامه... بیگانِه کَردَن، بِه آدَم اِحساس مُتِفاوِت بودَن دیکشنری تایلندی به فارسی