معنی ทำให้ยุ่ง - جستجوی لغت در جدول جو
ทำให้ยุ่ง
مشغول کردن، به هم ریختن
ادامه...
مَشغول کَردَن، بِه هَم ریختَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ทำให้ยุ่งเหยิง
آشفتگی ایجاد کردن، به هم ریختن، نامرتّب کردن، آشفته کردن
ادامه...
آشُفتِگی ایجاد کَردَن، بِه هَم ریختَن، نامُرَتَّب کَردَن، آشُفتِه کَردَن
دیکشنری تایلندی به فارسی