معنی ทำให้ขาว - جستجوی لغت در جدول جو
ทำให้ขาว
سفید کردن
ادامه...
سِفید کَردَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ทำให้ราบ
هموار کردن، صاف کردن
ادامه...
هَموار کَردَن، صاف کَردَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
ทำให้มัว
لکّه دار کردن، تاری
ادامه...
لَکِّه دار کَردَن، تاری
دیکشنری تایلندی به فارسی
ทำให้บาง
نازک کردن
ادامه...
نَازُک کَردَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
ทำให้ถาวร
جاودانه کردن، دائمی کردن
ادامه...
جاودانِه کَردَن، دائِمی کَردَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
ทำให้ข้น
ضخیم کردن، غلیظ کردن
ادامه...
ضَخیم کَردَن، غَلیظ کَردَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
ทำให้ชา
بی حسّ کردن، بی حسّ
ادامه...
بی حِسّ کَردَن، بی حِسّ
دیکشنری تایلندی به فارسی