معنی ทำเสียง - جستجوی لغت در جدول جو
ทำเสียง
صدا دادن، صدا ایجاد کنید
ادامه...
صِدا دادَن، صِدا ایجاد کُنید
دیکشنری تایلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
น้ำเสียง
لحن، لحن صدا
ادامه...
لَحن، لَحن صِدا
دیکشنری تایلندی به فارسی
ทางเสียง
آوایی، راه صدا، به طور صوتی
ادامه...
آوایی، راه صِدا، بِه طُورِ صُوتی
دیکشنری تایلندی به فارسی
ลำเอียง
تعصّب داشتن، مغرضانه
ادامه...
تَعَصُّب داشتَن، مُغرِضانِه
دیکشنری تایلندی به فارسی
โทนเสียง
لحن داری، لحن
ادامه...
لَحن داری، لَحن
دیکشنری تایلندی به فارسی
เสียง
صوتی، صدا، مربوط به صدا، آوایی، آوازی
ادامه...
صُوتی، صِدا، مَربوط بِه صِدا، آوایی، آوازی
دیکشنری تایلندی به فارسی
ทำเสียงดัง
صدای بلند ایجاد کردن، سر و صدا کردن
ادامه...
صِدایِ بُلَند ایجاد کَردَن، سَر و صِدا کَردَن
دیکشنری تایلندی به فارسی