معنی ทำร้าย - جستجوی لغت در جدول جو
ทำร้าย
آسیب رساندن، حمله کنند
ادامه...
آسیب رِساندَن، حَملِه کُنَند
دیکشنری تایلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ดุร้าย
وحشی، شدید
ادامه...
وَحشی، شَدید
دیکشنری تایلندی به فارسی
ใจร้าย
بی رحم، بی رحمانه، بدخوٰاه، نامهربان
ادامه...
بی رَحم، بی رَحمانِه، بَدخوٰاه، نامِهرَبان
دیکشنری تایلندی به فارسی
ทำหาย
گم کردن، از دست داد
ادامه...
گُم کَردَن، اَز دَست داد
دیکشنری تایلندی به فارسی
ทำลาย
شکستن، نابود کردن، ویران کردن، آسیب زدن، ویرانگری کردن، ویران، ویران شده، خرابکاری کردن، شکننده
ادامه...
شِکَستَن، نابود کَردَن، ویران کَردَن، آسیب زَدَن، ویرانگَری کَردَن، ویران، ویران شُدِه، خَرابکاری کَردَن، شِکَنَندِه
دیکشنری تایلندی به فارسی
ทำนาย
پیش بینی کردن، پیش بینی کنید، آشکار کردن، نبوی، پیش بینی، گمانه زن
ادامه...
پیش بینی کَردَن، پیش بینی کُنید، آشکار کَردَن، نَبَوِی، پیش بینی، گَمانِه زَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
ทราย
دانه های سخت، شن و ماسه، شنزار
ادامه...
دانِه های سَخت، شِن و ماسِه، شِنزار
دیکشنری تایلندی به فارسی
ร้าย
بدخیم، بد
ادامه...
بَدخیم، بَد
دیکشنری تایلندی به فارسی