معنی ทำความสะอาด - جستجوی لغت در جدول جو
ทำความสะอาด
پاک کردن، تمیز کردن
ادامه...
پاک کَردَن، تَمیز کَردَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
คนทำความสะอาด
تمیزکننده، فرد تمیز کننده
ادامه...
تَمیزکُنَندِه، فَرد تَمیز کُنَندِه
دیکشنری تایلندی به فارسی
ความสะอาด
ترتیب، پاکیزگی، نظافت
ادامه...
تَرتِیب، پاکیزِگی، نَظَافَت
دیکشنری تایلندی به فارسی
ทำความสะอาดแล้ว
پاک شده، قبلاً تمیز شده است
ادامه...
پاک شُدِه، قَبلاً تَمیز شُدِه اَست
دیکشنری تایلندی به فارسی
ที่สามารถทำความสะอาดได้
قابل تمیز کردن، که قابل تمیز کردن است
ادامه...
قابِلِ تَمیز کَردَن، کِه قابِل تَمیز کَردَن اَست
دیکشنری تایلندی به فارسی