جدول جو
جدول جو

معنی ทำ - جستجوی لغت در جدول جو

ทำ
انجام دادن، انجام دهید، ساختن
دیکشنری تایلندی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

همکاری کردن، با هم کار کنند
دیکشنری تایلندی به فارسی
معامله کردن، معامله انجام دهید
دیکشنری تایلندی به فارسی
جدول بندی کردن، برنامه ریزی کنید، جداول بندی کردن
دیکشنری تایلندی به فارسی
با انگشت شست انجام دادن، این کار را با انگشت شست خود انجام دهید
دیکشنری تایلندی به فارسی
تکثیر کردن، تکرار کنید، حلقه زدن، تکرار کردن
دیکشنری تایلندی به فارسی
بیش از حد کار کرده
دیکشنری تایلندی به فارسی
زحمت کشیدن، سخت کار کن
دیکشنری تایلندی به فارسی
عمل کردن، کار کردن، کاری
دیکشنری تایلندی به فارسی
پیش بینی کردن، پیش بینی کنید، آشکار کردن، نبوی، پیش بینی، گمانه زن
دیکشنری تایلندی به فارسی
پاک شده، قبلاً تمیز شده است
دیکشنری تایلندی به فارسی
پاک کردن، تمیز کردن
دیکشنری تایلندی به فارسی
آشنا کردن، آشنا شوند
دیکشنری تایلندی به فارسی
سودآور، سود کنید
دیکشنری تایلندی به فارسی
سود بردن، سود کنید
دیکشنری تایلندی به فارسی
کشاورزی کردن، کشاورزی کنید
دیکشنری تایلندی به فارسی
ملودیک، ملودی
دیکشنری تایلندی به فارسی
قابل پیش بینی، می تواند پیش بینی کند
دیکشنری تایلندی به فارسی
شکستن سنّت ها، نابود کردن نماد
دیکشنری تایلندی به فارسی
گم کردن، از دست داد
دیکشنری تایلندی به فارسی
با اخم، اخم کردن
دیکشنری تایلندی به فارسی
چهره در هم کشیدن، صورت سفت بسازید
دیکشنری تایلندی به فارسی
چشمک زدن از درد، صورت آسیب دیده بسازید
دیکشنری تایلندی به فارسی
قرارداد بستن، قرارداد ببندد
دیکشنری تایلندی به فارسی
تعداد زیاد کاهش دادن، تخریب، تخریبی، ویرانگر
دیکشنری تایلندی به فارسی
شکستن، نابود کردن، ویران کردن، آسیب زدن، ویرانگری کردن، ویران، ویران شده، خرابکاری کردن، شکننده
دیکشنری تایلندی به فارسی
غیرقابل پیش بینی، نمی توان پیش بینی کرد
دیکشنری تایلندی به فارسی
فهرست کردن، یک لیست تهیّه کنید، لیست کردن
دیکشنری تایلندی به فارسی
آسیب رساندن، حمله کنند
دیکشنری تایلندی به فارسی
آشیانه کردن، لانه سازی
دیکشنری تایلندی به فارسی
اشتباه کردن، اشتباه کن
دیکشنری تایلندی به فارسی
پیش بینی کردن، پیش بینی کنید
دیکشنری تایلندی به فارسی
پیش بینی کننده، پیش بینی
دیکشنری تایلندی به فارسی
چارچوب قرار دادن، قاب
دیکشنری تایلندی به فارسی