معنی ทะเล - جستجوی لغت در جدول جو
ทะเล
دریا
ادامه...
دَریا
دیکشنری تایلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ทะเลาะ
دعوای لفظی کردن، بحث کنید
ادامه...
دَعوایِ لَفظی کَردَن، بَحث کُنید
دیکشنری تایلندی به فارسی
ชอบทะเลาะ
دعوا جوی، دوست دارم بحث کنم
ادامه...
دَعوا جوی، دوست دارَم بَحث کُنَم
دیکشنری تایلندی به فارسی
ทางทะเล
دریایی، از طریق دریا، اقیانوسی، مربوط به دریا
ادامه...
دَریایی، اَز طَریق دَریا، اُقیانوسی، مَربوط بِه دَریا
دیکشنری تایلندی به فارسی
อย่างชอบทะเลาะวิวาท
به طور جنگجویانه، به طرز مشاجره ای
ادامه...
بِه طُورِ جَنگجویانِه، بِه طَرزِ مُشاجِرِه ای
دیکشنری تایلندی به فارسی
การทะเลาะวิวาท
مشاجره، نزاع
ادامه...
مُشاجِرِه، نِزَاع
دیکشنری تایلندی به فارسی