معنی ทน - جستجوی لغت در جدول جو
ทน
تحمّل کردن، خرس
ادامه...
تَحَمُّل کَردَن، خِرس
دیکشنری تایلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
อย่างทนได้
قابل تحمّل
ادامه...
قابِلِ تَحَمُّل
دیکشنری تایلندی به فارسی
สามารถทนได้
به طور قابل تحمّل، می تواند تحمّل کند
ادامه...
بِه طُورِ قابِلِ تَحَمُّل، مِی تَوانَد تَحَمُّل کُنَد
دیکشنری تایلندی به فارسی
สามารถแทนที่ได้
قابل تعویض، قابل تعویض است
ادامه...
قابِلِ تَعویض، قابِلِ تَعویض اَست
دیکشنری تایلندی به فارسی
สนทนา
صحبت کردن، صحبت کنید
ادامه...
صُحبَت کَردَن، صُحبَت کُنید
دیکشنری تایلندی به فارسی
อย่างน่าเวทนา
به طور ترحّم برانگیز، بدبختانه، به طور اسفناک
ادامه...
بِه طُورِ تَرَحُّم بَراَنگیز، بَدبَختانِه، بِه طُورِ اَسَفناک
دیکشنری تایلندی به فارسی
อย่างทนทาน
به طور بادوام، بادوام
ادامه...
بِه طُورِ بادَوام، بادَوام
دیکشنری تایلندی به فارسی
อย่างทนไม่ได้
به طور غیرقابل تحمل، غیر قابل تحمّل
ادامه...
به طور غیرقابل تحمل، غِیرِ قابِلِ تَحَمُّل
دیکشنری تایلندی به فارسی
อย่างไม่มีโทน
بدون صدا، بدون لحن
ادامه...
بِدونِ صِدا، بِدونِ لَحن
دیکشنری تایلندی به فارسی
อดทนได้
تحمّل پذیر، می تواند صبور باشد
ادامه...
تَحَمُّل پَذیر، مِی تَوانَد صَبور باشَد
دیکشنری تایلندی به فارسی
อย่างไม่สามารถทดแทนได้
به طور غیرقابل جایگزینی، غیر قابل تعویض
ادامه...
بِه طُورِ غِیرِقابِلِ جایگُزینی، غِیرِ قابِلِ تَعویض
دیکشنری تایلندی به فارسی
อย่างไม่มีความอดทน
به طور بی صبری، بی صبرانه
ادامه...
بِه طُورِ بی صَبری، بی صَبرانِه
دیکشنری تایلندی به فارسی
อย่างคาทาโทนิก
به طور کاتاتونیک، کاتاتونیک
ادامه...
بِه طُورِ کاتاتونیک، کاتاتونیک
دیکشنری تایلندی به فارسی
อย่างเป็นตัวแทน
به صورت نمایندگی، نماینده
ادامه...
بِه صورَتِ نَمَایَندِگی، نَمَایَندِه
دیکشنری تایلندی به فارسی
อย่างมีโทน
از نظر تنی، در لحن
ادامه...
اَز نَظَرِ تُنی، دَر لَحن
دیکشنری تایلندی به فارسی
อย่างอดทน
با صبر، صبورانه، با تساهل
ادامه...
با صَبر، صَبورانِه، با تَسَاهُل
دیکشنری تایلندی به فارسی
อดทน
صبور، بیمار، پافشاری کردن، بردبار، تحمّل کردن
ادامه...
صَبور، بیمار، پافِشاری کَردَن، بُردبار، تَحَمُّل کَردَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
ผู้สนทนา
گفتگوگر، همکار
ادامه...
گُفتِگوگَر، هَمکار
دیکشنری تایلندی به فارسی
ทนายความ
وکیل دادگستری، وکیل، مشاور حقوقی
ادامه...
وَکیل دادگُستَری، وَکیل، مُشاوِر حُقوقی
دیکشنری تایلندی به فارسی
ตัวแทนอสังหาริมทรัพย์
مشاور املاک، نماینده املاک
ادامه...
مُشاوِرِ اَملاک، نَمَایَندِه اَملاک
دیکشنری تایلندی به فارسی
ทนทาน
مقاوم، بادوام، مقاومت کردن
ادامه...
مُقاوِم، بادَوام، مُقاوِمَت کَردَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
ทนไม่ได้
ناپیروز، نمیتواند تحمّل کند، غیرقابل تحمّل، تحمّل ناپذیر
ادامه...
ناپیروز، نِمیتَوانَد تَحَمُّل کُنَد، غِیرِقابِلِ تَحَمُّل، تَحَمُّل ناپَذیر
دیکشنری تایلندی به فارسی
ทนไฟ
ضد حریق، نسوز
ادامه...
ضِد حَریق، نَسُوز
دیکشنری تایلندی به فارسی
ทนได้
قابل تحمّل، می تواند تحمّل کند، تحمّل شدنی
ادامه...
قابِلِ تَحَمُّل، مِی تَوانَد تَحَمُّل کُنَد، تَحَمُّل شُدَنی
دیکشنری تایلندی به فارسی
ความอดทน
بردباری، صبر، تحمّل
ادامه...
بُردباری، صَبر، تَحَمُّل
دیکشنری تایلندی به فارسی
ตอบแทน
متبادل، پاداش، تلافی کردن
ادامه...
مُتَبادِل، پاداش، تَلافی کَردَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
ตัวแทนจำหน่าย
نمایندگی، فروشنده
ادامه...
نَمَایَندِگی، فُروشَندِه
دیکشنری تایلندی به فارسی
ผิวแทน
برنزه، پوست برنزه
ادامه...
بُرُنزِه، پوست بُرُنزِه
دیکشنری تایلندی به فارسی
ตัวแทน
جایگزین، نماینده، جانشین، غیر مستقیم
ادامه...
جایگُزین، نَمَایَندِه، جانِشین، غِیرِ مُستَقیم
دیکشنری تایلندی به فارسی
ค่าตอบแทน
دستمزد، جبران خسارت
ادامه...
دَستمُزد، جُبران خِسارَت
دیکشنری تایلندی به فارسی
ที่ไม่อดทน
غیرقابل تحمّل، بی تاب
ادامه...
غِیرِقابِلِ تَحَمُّل، بی تاب
دیکشنری تایلندی به فارسی
บทนำ
مقدّمه ای، مقدّمه
ادامه...
مُقَدَّمِه ای، مُقَدَّمِه
دیکشنری تایلندی به فارسی
ทางเทคโทนิก
از نظر تکتونیکی، راه تکتونیکی
ادامه...
اَز نَظَرِ تِکتُونِیکی، راه تِکتُونِیکی
دیکشنری تایلندی به فارسی
ผิวสีแทน
برنزی شده، پوست برنزه
ادامه...
بُرُنزی شُدِه، پوست بُرُنزِه
دیکشنری تایلندی به فارسی
อย่างสามารถทนได้
به طور قابل تحمّل، قابل تحمّل
ادامه...
بِه طُورِ قابِلِ تَحَمُّل، قابِلِ تَحَمُّل
دیکشنری تایلندی به فارسی