معنی ถอดออก - جستجوی لغت در جدول جو
ถอดออก
خلع کردن، برخاستن
ادامه...
خَلع کَردَن، بَرخاستَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ตัดออก
حذف کردن، قطع کردن، بریدن
ادامه...
حَذف کَردَن، قَطع کَردَن، بُریدَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
ถอดถอน
عزل کردن، برداشتن، استیضاح کردن
ادامه...
عَزل کَردَن، بَرداشتَن، اِستیضاح کَردَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
ยืดออก
کشیده شدن، دراز کردن
ادامه...
کِشیدِه شُدَن، دِراز کَردَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
แดดออก
آفتابی، خورشید بیرون است
ادامه...
آفتابی، خُورشید بیرون اَست
دیکشنری تایلندی به فارسی
ถอดออกได้
قابل جداسازی، قابل جابجایی
ادامه...
قابِلِ جُداسازی، قابِلِ جابِجایی
دیکشنری تایلندی به فارسی
การถอดออกจากท้องที่
عدم تمرکز، حذف از محلّ
ادامه...
عَدَمِ تَمَرکُز، حَذف اَز مَحَلّ
دیکشنری تایلندی به فارسی