جدول جو
جدول جو

معنی ดู - جستجوی لغت در جدول جو

ดู
دیدن، تماشا کن، تماشا کردن
دیکشنری تایلندی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

مدیر، سرایدار، پرستار، نگارخانه دار
دیکشنری تایلندی به فارسی
مکروه، توهین شده
دیکشنری تایلندی به فارسی
ترمیم شده، که به آن رسیدگی شده است
دیکشنری تایلندی به فارسی
بی موقع، خارج از فصل
دیکشنری تایلندی به فارسی
نگهبان باغ وحش
دیکشنری تایلندی به فارسی
مرد دفن کننده، خادم تشییع جنازه
دیکشنری تایلندی به فارسی
سرپرست، تنظیم کننده
دیکشنری تایلندی به فارسی
فریفتن، قرعه کشی، جذّاب، جذب کردن، فراخوانی
دیکشنری تایلندی به فارسی
رصدخانه
دیکشنری تایلندی به فارسی
دست ورز درمانی، متخصّص کایروپراکتیک
دیکشنری تایلندی به فارسی
زمستانی، زمستان
دیکشنری تایلندی به فارسی
ارتوپدی، جرّاحی ارتوپدی
دیکشنری تایلندی به فارسی
به طور تحقیرآمیز، با تمسخر، به طور توهین آمیز، با تحقیر
دیکشنری تایلندی به فارسی
با تکبّر، تحقیرآمیز، به طور تحقیرآمیز، با بدخوٰاهی، با تحقیر
دیکشنری تایلندی به فارسی
تحقیر شده، توهین شده، مورد تنفّر
دیکشنری تایلندی به فارسی
جاذب، جذب کننده
دیکشنری تایلندی به فارسی
توهین کردن، ناسزا، بی احترامی کردن، تحقیر کردن، توهین آمیز، تحقیر، تحقیرآمیزی، نفرت انگیز، تحقیرآمیز، با تحقیر، نفرت داشتن
دیکشنری تایلندی به فارسی
غیرقابل تماشا، نمی توانم تماشا کنم
دیکشنری تایلندی به فارسی
توهین آمیز، توهین، کوچک کردن، مذمّت کردن، تحقیرآمیز، بی اعتنا، با بی توجّهی، آزار رساندن، بی احترامی کردن، رد کردن
دیکشنری تایلندی به فارسی
پیش نمایش دادن، پیش نمایش
دیکشنری تایلندی به فارسی
فیلتر کردن، دارو مکیدن
دیکشنری تایلندی به فارسی
جذب کردن، جذب کنند
دیکشنری تایلندی به فارسی
جذب کردن، جذب کنند
دیکشنری تایلندی به فارسی
مکیدن
دیکشنری تایلندی به فارسی
خوب نگهداری شده، به خوبی نگهداری می شود
دیکشنری تایلندی به فارسی
به طور مربوط به ستون فقرات، در امتداد ستون فقرات
دیکشنری تایلندی به فارسی
خوب آراسته شده، خوب مراقبش باش، خوب نگهداری شده
دیکشنری تایلندی به فارسی
مراقبت کردن، مراقبت از، پرستاری کردن، نگهداری کردن
دیکشنری تایلندی به فارسی
ظاهری عجیب، عجیب به نظر می رسد
دیکشنری تایلندی به فارسی
به نظر رسیدن، به نظر می رسد، ظاهری
دیکشنری تایلندی به فارسی
فصلی، با توجّه به فصل، به طور موسمی، به طور فصلی
دیکشنری تایلندی به فارسی
به طور ماژولار، با توجّه به فرمت ماژول
دیکشنری تایلندی به فارسی
به طور جذّاب، جذّاب، جذّابانه، به طور جذب کننده، به طور جلب توجّه کننده، با شدّت
دیکشنری تایلندی به فارسی