معنی ก้าว - جستجوی لغت در جدول جو
ก้าว
قدم گذاشتن، سرعت
ادامه...
قَدَم گُذاشتَن، سُرعَت
دیکشنری تایلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ร้าว
ترک خورده، کرک
ادامه...
تَرَک خُوردِه، کِرَک
دیکشنری تایلندی به فارسی
ก้าวหน้า
پیشرفت کردن، پیشرفت، پیشرفته
ادامه...
پیشرَفت کَردَن، پیشرَفت، پیشرَفتِه
دیکشنری تایلندی به فارسی
ก้าวร้าวเกินไป
پرخاشگرانه، بیش از حد تهاجمی
ادامه...
پَرخاشگَرانِه، بیش اَز حَد تَهَاجُمی
دیکشنری تایلندی به فارسی
ก้าวร้าว
خشمگین، تهاجمی، خشن و بی رحم، پرخاشگر
ادامه...
خَشمگین، تَهَاجُمی، خَشِن و بی رَحم، پَرخاشگَر
دیکشنری تایلندی به فارسی
ก้าวย่าง
بلند قدمی برداشتن، یک قدم بردارید
ادامه...
بُلَند قَدَمی بَرداشتَن، یِک قَدَم بَردارید
دیکشنری تایلندی به فارسی
ก้าวก่าย
مزاحم، سرزده
ادامه...
مُزاحِم، سَرزَدِه
دیکشنری تایلندی به فارسی
อย่างก้าวร้าว
به طور تهاجمی، به صورت تهاجمی، موهنانه
ادامه...
بِه طُورِ تَهَاجُمی، بِه صورَتِ تَهَاجُمی، موهِنانِه
دیکشنری تایلندی به فارسی
ไม่ก้าวร้าว
غیر تهاجمی، تهاجمی نیست
ادامه...
غِیرِ تَهَاجُمی، تَهَاجُمی نیست
دیکشنری تایلندی به فارسی
ความก้าวหน้า
پیشروی ها، پیشرفت، پیشبرد
ادامه...
پیشرَوی ها، پیشرَفت، پیشبُرد
دیکشنری تایلندی به فارسی
ความก้าวร้าว
ستیزه جویی، پرخاشگری
ادامه...
سِتیزِه جویی، پَرخاشگَری
دیکشنری تایلندی به فارسی
ความก้าวก่าย
مزاحمت، مداخله گری
ادامه...
مُزاحِمَت، مُداخِلِه گَری
دیکشنری تایلندی به فارسی