معنی กิน - جستجوی لغت در جدول جو
กิน
خوردن
ادامه...
خُوردَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ภาวะต่อมพาราไทรอยด์ทำงานเกิน
پرکاری غدّه پاراتیروئید، پرکاری پاراتیروئید
ادامه...
پُرکاری غُدِّه پاراتیروئید، پُرکاری پاراتیروئید
دیکشنری تایلندی به فارسی
ปกป้องเกินไป
بیش از حد محافظه کار، بیش از حد محافظ
ادامه...
بیش اَز حَد مُحافِظِه کار، بیش اَز حَد مُحافِظ
دیکشنری تایلندی به فارسی
มีความสุขมากเกินไป
بسیار خوشحال، خیلی خوشحال
ادامه...
بِسیار خُوشحال، خِیلی خُوشحال
دیکشنری تایلندی به فارسی
มีการเคลื่อนไหวมากเกินไป
بیش فعّال، حرکت بیش از حد وجود دارد
ادامه...
بیش فَعّال، حَرَکَت بیش اَز حَد وُجُود دارَد
دیکشنری تایلندی به فارسی
มากเกินไป
بیش از حد رایج، خیلی زیاد، زیادی، پرجوش، افراطی، فراوان
ادامه...
بیش اَز حَد رایِج، خِیلی زیاد، زیادی، پُرجوش، اِفراطی، فَراوان
دیکشنری تایلندی به فارسی
มั่นใจเกินไป
خودبزرگ بین، بیش از حد اعتماد به نفس
ادامه...
خُودبُزُرگ بین، بیش اَز حَد اِعتِماد بِه نَفس
دیکشنری تایلندی به فارسی
มองโลกในแง่ดีเกินไป
خیلی خوش بین، خیلی خوش بینانه
ادامه...
خِیلی خُوش بین، خِیلی خُوش بینانِه
دیکشنری تایلندی به فارسی
พูดเกินจริง
مبالغه آمیز، اغراق کردن
ادامه...
مُبالِغِه آمیز، اِغراق کَردَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
ประเมินมากเกินไป
بیش از حد تخمین زدن، بیش از حد
ادامه...
بیش اَز حَد تَخمِین زَدَن، بیش اَز حَد
دیکشنری تایلندی به فارسی
ระมัดระวังเกินไป
بیش از حد محتاط، بیش از حد مراقب
ادامه...
بیش اَز حَد مُحتاط، بیش اَز حَد مُراقِب
دیکشنری تایلندی به فارسی
ร้อนเกินไป
گرم شدن بیش از حد، خیلی داغ
ادامه...
گَرم شُدَن بیش اَز حَد، خِیلی داغ
دیکشنری تایلندی به فارسی
ผู้เกาะกิน
آویزان، چسبیده
ادامه...
آویزان، چَسبیدِه
دیکشنری تایلندی به فارسی
อย่างเกินวัย
به طور پیش رس، فراتر از سال های او
ادامه...
بِه طُورِ پیش رَس، فَراتَر اَز سال های او
دیکشنری تایلندی به فارسی
อย่างเกินพอ
به طور فزاینده، بیش از اندازه کافی
ادامه...
بِه طُورِ فَزایَندِه، بیش اَز اَندازِه کافی
دیکشنری تایلندی به فارسی
อย่างเกินจริง
به طور مبالغه آمیز، به صورت اغراق آمیز، به طور اغراق آمیز
ادامه...
بِه طُورِ مُبالِغِه آمیز، بِه صورَتِ اِغراق آمیز، بِه طُورِ اِغراق آمیز
دیکشنری تایلندی به فارسی
ประเมินเกินไป
بیش از حد ستایش شده، بیش از حد
ادامه...
بیش اَز حَد سِتایِش شُدِه، بیش اَز حَد
دیکشنری تایلندی به فارسی
ทำเกินไป
زیاده روی کردن، زیاده روی
ادامه...
زیادِه رَوی کَردَن، زیادِه رَوی
دیکشنری تایلندی به فارسی
เกิน
فراتر رفتن، تمام، فائق شدن
ادامه...
فَراتَر رَفتَن، تَمام، فائِق شُدَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
กินได้ทุกอย่าง
گوشتخوار، شما می توانید همه چیز را بخورید
ادامه...
گوشتخوار، شُما مِی تَوانید هَمِه چیز را بِخُورید
دیکشنری تایلندی به فارسی
บิน
پرواز کردن، پرواز کن، پروازان
ادامه...
پَرواز کَردَن، پَرواز کُن، پَروازان
دیکشنری تایلندی به فارسی
หิน
سنگی، سنگ
ادامه...
سَنگی، سَنگ
دیکشنری تایلندی به فارسی
กรน
خر خر کردن، خرّوپف کردن
ادامه...
خُر خُر کَردَن، خُرّوپُف کَردَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
กินหญ้า
چرا کردن، علف بخور
ادامه...
چِرا کَردَن، عَلَف بُخور
دیکشنری تایلندی به فارسی
กินมากเกินไป
پرخوری کردن، زیاد بخور
ادامه...
پُرخُوری کَردَن، زیاد بُخُور
دیکشنری تایلندی به فارسی
กินด้วยช้อน
با قاشق خوردن، با قاشق بخور
ادامه...
با قاشُق خُوردَن، با قاشُق بُخُور
دیکشنری تایلندی به فارسی
กินได้
قابل خوردن، خوراکی
ادامه...
قابِلِ خُوردَن، خُوراکی
دیکشنری تایلندی به فارسی
บรรทุกเกิน
بار زیاد کردن، بیش از حد بارگذاری شده است
ادامه...
بار زیاد کَردَن، بیش اَز حَد بارگُذاری شُدِه اَست
دیکشنری تایلندی به فارسی
ทะเยอทะยานเกินไป
بیش از حد بلندپرواز، بیش از حد جاه طلب
ادامه...
بیش اَز حَد بُلَندپَرواز، بیش اَز حَد جاه طَلَب
دیکشنری تایلندی به فارسی
คุณสมบัติเกินไป
بیش از حد واجد شرایط، ویژگی ها نیز
ادامه...
بیش اَز حَد واجِدِ شَرایِط، ویژِگی ها نیز
دیکشنری تایلندی به فارسی
ความอุดมสมบูรณ์เกินไป
فراوانی زیاد، فراوانی بیش از حد
ادامه...
فَراوانی زیاد، فَراوانی بیش اَز حَد
دیکشنری تایلندی به فارسی
น่ากิน
دهان آب انداز، خوشمزه
ادامه...
دَهان آب اَنداز، خُوشمَزِه
دیکشنری تایلندی به فارسی
นอนหลับมากเกินไป
زیادی خوٰابیدن، بیش از حد خوٰابیدن
ادامه...
زیادی خوٰابیدَن، بیش اَز حَد خوٰابیدَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
ทำงานหนักเกินไป
بیش از حد کار کرده
ادامه...
بیش اَز حَد کار کَردِه
دیکشنری تایلندی به فارسی
อย่างเกินไป
به طور مفرط، خیلی زیاد، به طور گزاف، به طور افراطی، بهت زیاده، بیش از حد
ادامه...
بِه طُورِ مُفرِط، خِیلی زیاد، بِه طُورِ گَزاف، بِه طُورِ اِفراطی، بُهت زیادِه، بیش اَز حَد
دیکشنری تایلندی به فارسی