جدول جو
جدول جو

معنی กล่าว - جستجوی لغت در جدول جو

กล่าว
عبارت گفتن، بگو
دیکشنری تایلندی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

اتّهام آمیز، متّهمانه
دیکشنری تایلندی به فارسی
اشارات، اشاره
دیکشنری تایلندی به فارسی
اتّهام متقابل، یکدیگر را متّهم می کنند
دیکشنری تایلندی به فارسی
ادّعا، اتّهام
دیکشنری تایلندی به فارسی
اتّهام متقابل
دیکشنری تایلندی به فارسی
غیرقابل ذکر، قابل ذکر نیست
دیکشنری تایلندی به فارسی
متّهم کننده، متّهم
دیکشنری تایلندی به فارسی
اتّهامی، شارژ، متّهم کننده، متّهم کردن، سرزنش کردن، نسبت دادن
دیکشنری تایلندی به فارسی
ادّعا شده، متّهم
دیکشنری تایلندی به فارسی
ظاهراً، همانطور که ذکر شد
دیکشنری تایلندی به فارسی
ظاهراً، به عنوان متّهم
دیکشنری تایلندی به فارسی
بیان کردن، را در کلمات قرار دهید
دیکشنری تایلندی به فارسی
یعنی، یعنی می گویند
دیکشنری تایلندی به فارسی
بررسی کردن، ذکر شده است، ذکر کردن، نسبتی
دیکشنری تایلندی به فارسی
کم نمایی، گفتار متواضعانه
دیکشنری تایلندی به فارسی