معنی กลายเป็น - جستجوی لغت در جدول جو
กลายเป็น
شدن، تبدیل شود
ادامه...
شُدَن، تَبدیل شَوَد
دیکشنری تایلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
กลายเป็นอัศวิน
شوالیه شدن، شوالیه شود
ادامه...
شُوالیه شُدَن، شُوالیه شَوَد
دیکشنری تایلندی به فارسی
กลายเป็นวิศวกร
مهندس شدن
ادامه...
مُهَندِس شُدَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
กลายเป็นแชมป์
قهرمان شدن، قهرمان شوید
ادامه...
قَهرِمان شُدَن، قَهرِمان شِوید
دیکشنری تایلندی به فارسی
ทำให้กลายเป็นหิน
سنگ سار کردن، متحجّر کردن
ادامه...
سَنگ سار کَردَن، مُتِحَجِّر کَردَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
การกลายเป็นฟอสซิล
فسیل شدن، فسیل سازی
ادامه...
فُسیل شُدَن، فُسیل سازی
دیکشنری تایلندی به فارسی
การกลายเป็นฝ่ายตรงข้าม
رادیکالیسم، برعکس شدن
ادامه...
رادیکالیسم، بَرعَکس شُدَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
การกลายเป็นผลึก
بلور شدن، تبلور
ادامه...
بُلور شُدَن، تَبَلوُر
دیکشنری تایلندی به فارسی
การกลายเป็นเจลาติน
ژلاتینی شدن، ژلاتینه شدن
ادامه...
ژِلاتینی شُدَن، ژِلاتینِه شُدَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
การกลายเป็นเครื่องจักร
مکانیزه سازی، تبدیل شدن به یک ماشین
ادامه...
مِکانیزِه سازی، تَبدیل شُدَن بِه یِک ماشین
دیکشنری تایلندی به فارسی