معنی กรด - جستجوی لغت در جدول جو
กรด
اسیدی، اسید
ادامه...
اَسیدی، اَسید
دیکشنری تایلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
กัด
گاز زدن، گاز گرفتن
ادامه...
گاز زَدَن، گاز گِرِفتَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
กอด
در آغوش گرفتن، بغل کردن
ادامه...
دَر آغوش گِرِفتَن، بَغَل کَردَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
กรีด
خش خش کننده، فریاد زدن، خش خش دار
ادامه...
خَش خَش کُنَندِه، فَریاد زَدَن، خَش خَش دار
دیکشنری تایلندی به فارسی
กรน
خر خر کردن، خرّوپف کردن
ادامه...
خُر خُر کَردَن، خُرّوپُف کَردَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
กด
دکمه زدن، را فشار دهید، فشار دادن
ادامه...
دُکمِه زَدَن، را فِشار دَهید، فِشار دادَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
ทำให้เป็นกรด
اسیدی کردن
ادامه...
اَسیدی کَردَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
ลดเกรด
کاهش دادن، تنزّل دادن
ادامه...
کاهِش دادَن، تَنَزُّل دادَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
อัปเกรด
ارتقا دادن، ارتقا دهید
ادامه...
اِرتِقا دادَن، اِرتِقا دَهید
دیکشنری تایلندی به فارسی
เป็นกรด
زهرآگین، اسیدی
ادامه...
زَهرآگین، اَسیدی
دیکشنری تایلندی به فارسی
ความเป็นกรด
اسیدیته
ادامه...
اَسیدیته
دیکشنری تایلندی به فارسی