معنی กดดัน - جستجوی لغت در جدول جو
กดดัน
فشار آوردن، زور
ادامه...
فِشار آوَردَن، زور
دیکشنری تایلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ถูกกดดัน
فشار داده شده، تحت فشار
ادامه...
فِشار دادِه شُدِه، تَحتِ فِشار
دیکشنری تایلندی به فارسی
การกดดัน
فشار ظالمانه، فشار، فشاردهی
ادامه...
فِشار ظالِمانِه، فِشار، فِشاردِهی
دیکشنری تایلندی به فارسی