معنی ঢিলা - جستجوی لغت در جدول جو
ঢিলা
تنبل، شل
ادامه...
تَنبَل، شُل
دیکشنری بنگالی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ঢিলে
سست، شل
ادامه...
سُست، شُل
دیکشنری بنگالی به فارسی
গিলা
بلعیدن، قورت دادن
ادامه...
بَلعیدَن، قورت دادَن
دیکشنری بنگالی به فارسی
ঢিলান দেয়
شل کردن، افت می کند
ادامه...
شُل کَردَن، اُفت مِی کُند
دیکشنری بنگالی به فارسی