معنی ওজন - جستجوی لغت در جدول جو
ওজন
سنگینی، وزن
ادامه...
سَنگینی، وَزن
دیکشنری بنگالی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ওজনের ভার
وزن داشتن، بار وزنی
ادامه...
وَزن داشتَن، بار وَزنی
دیکشنری بنگالی به فارسی
ওজনের দিক থেকে এগিয়ে থাকা
بیشتر وزن داشتن، جلوتر بودن از وزن
ادامه...
بیشتَرِ وَزن داشتَن، جِلوتَر بودَن اَز وَزن
دیکشنری بنگالی به فارسی
ওজনহীনভাবে
بی وزن، بدون وزن
ادامه...
بی وَزن، بِدونِ وَزن
دیکشنری بنگالی به فارسی
ওজনহীনতা
بی وزنی
ادامه...
بی وَزنی
دیکشنری بنگالی به فارسی
ওজনহীন
بی وزن
ادامه...
بی وَزن
دیکشنری بنگالی به فارسی
ওজন করা
وزن کردن
ادامه...
وَزن کَردَن
دیکشنری بنگالی به فارسی