جدول جو
جدول جو

معنی یکجہتی - جستجوی لغت در جدول جو

یکجہتی
همبستگی
دیکشنری اردو به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از یکیتی
تصویر یکیتی
(دخترانه)
اتحاد (نگارش کردی: یهکیهتی)
فرهنگ نامهای ایرانی
(یِ)
دهی است از دهستان چمچمال بخش صحنۀ شهرستان کرمانشاه، واقع در 13000گزی جنوب شوسۀ کرمانشاه به همدان، با 165 تن سکنه. آب آن از رود خانه گاماسیاب. تابستان از طریق فراش اتومبیل می توان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(یَ / یِ لَ)
یک لختی.
- در یک لتی، در که یک مصراع دارد. دارای یک لنگه. که دو لنگه ندارد. (یادداشت مؤلف).
- کاغذ یک لتی، نیم ورقی. یک صفحه ای. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
منسوب به یکدست، بایکدست بوسیله یکدست. یا یکدستی زدن به کسی. مطلبی را که در صحت آن شک دارند به طور قاطع به کسی گفتن و بدین وسیله او را وادار به اعتراف کردن و اصل مطلب و صورت درست آنرا از زبان طرف شنیدن، یا یکدستی گرفتن کسی را. اورابی اهمیت پنداشتن کوچک و بی ارزش پنداشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یکدستی
تصویر یکدستی
((~. دَ))
اتحاد، یگانگی، هماهنگی، یک شکلی
فرهنگ فارسی معین
اصطلاحی در پارچه بافی سنتی یعنی: از هر شکاف شانه یک رشته نخ
فرهنگ گویش مازندرانی