- یونگ
کارل گوستاو، روانکاو و روانشناس سویسی (1875-1961 میلادی)، مؤسس مکتب روانشناسی تحلیلی که شاخه ای از روانکاوی فرویدی است، نخست در دانشگاه بال پزشکی خواند و سپس به روان پزشکی روی آورد، در سال 1907 میلادی فروید را ملاقات کرد و چند سال همکاری نزدیک با او داشت و یکی از پیروان استوار او گردید، وی در کتاب ’روانشناسی تحلیلی’ خویش ضمیر ناهشیار (ضمیر نابخرد) را به دو کایه یا دو طبقه تقسیم کرد، طبقۀ تقریباً سطحی تر را منشاء ’لیبیدو’ و جلوه گاه نقشه های سادۀ نیروی محرک زندگی دانست و طبقۀ دوم یا طبقۀ عمیق تر را سرچشمۀ نیروی مربوط به دوران باستان و قرنهای اولیۀ جهان و ’ضمیر ناهشیار جمعی’ نژاد آدمی معرفی کرد، یونگ فرضیه ها و روشهای رقیبانش را محدود و ناقص می دانست و می گفت: آنها جز توضیح تعبیرهای کم ارجی از اخلاق و امیال بشر، که عالی ترین رؤیاها واحکام آدمی را به رمزها و علائم جنسی تنزل می دهد و روح بشر را با عدم قرین می سازد، چیزی نیست، او خود فرضیه های دیگری را پدید آورد و دامنۀ آنها را به مرزهای آفرینش و همبستگی آدمی با آفریدگار جهان پیوست
آرتور، دانشمند کشاورزی انگلیسی، وی به سال 1741 میلادی در لندن به دنیا آمد و به سال 1820 میلادی درگذشت، در سال 1792 میلادی به فرانسه سفری کرد که بسیار سودمند بود، (از لاروس)
بریگام، (1801-1877 میلادی)، دومین رئیس مرمن ها که فرقه ای از مسیحیان امریکا هستند که به نام ’کلیسائیان قدیسیان آخرین روز’ نیز نامیده می شوند
آرتور، دانشمند کشاورزی انگلیسی، وی به سال 1741 میلادی در لندن به دنیا آمد و به سال 1820 میلادی درگذشت، در سال 1792 میلادی به فرانسه سفری کرد که بسیار سودمند بود، (از لاروس)
بریگام، (1801-1877 میلادی)، دومین رئیس مرمن ها که فرقه ای از مسیحیان امریکا هستند که به نام ’کلیسائیان قدیسیان آخرین روز’ نیز نامیده می شوند
