جدول جو
جدول جو

معنی یولچی - جستجوی لغت در جدول جو

یولچی
(یُلْ)
مرکّب از: یول، راه + چی، پسوند نسبت به فاعلیت، راهنما و هادی راه. (ناظم الاطباء، راهبر. (آنندراج) ، گدا. گدای راه نشین. (یادداشت مرحوم دهخدا) ، بنابر مشهور ایلچی. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
یولچی
(یُلْ)
نام محلی کنار راه قزوین و همدان، میان نجف آباد و آوج، در 251هزارگزی تهران. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(یِ / یُ)
مأخوذ از ترکی ایلچی. (ناظم الاطباء). راهبر و پیک و گذربان. (آنندراج). و رجوع به ایلچی شود، گدای راه نشین، چه یل در ترکی نام راه، و چی به معنی دارنده است. (از آنندراج). رجوع به راه نشین و گدا شود
لغت نامه دهخدا
(دَ)
نام او محمد نجیب فرزند عمر و از مشاهیر خطاطان و شعرا بود، نوۀ دختری مصطفی بن عمر صویولچی زاده است. خطوط ثلث، نسخ و تعلیق را با نهایت مهارت مینوشت و یک مصحف شریف تحریر کرده است. تذکره ای از خطاطان بنام ’دوحهالکتاب’ و دیوانی مرتب دارد. تخلص او ’نجیبا’ است. (قاموس الاعلام ترکی)
مصطفی بن عمر از مشاهیر خطاطان است. قریب صد جلد کتاب نوشت. بسال 1097 هجری قمری درگذشت. (قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا