جدول جو
جدول جو

معنی یوشیج - جستجوی لغت در جدول جو

یوشیج
اهل یوش، نام مستعار پدر شعر نوین ایرانعلی اسفندیاری معروف
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از وشیج
تصویر وشیج
درختی با شاخه های راست و محکم که از آن نیزه درست می کردند، لیمودارو
فرهنگ فارسی عمید
(تَ)
درهم پیوسته گردانیدن خویشی و پیوند را. یقال: وشجها اﷲ. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (از آنندراج) (از اقرب الموارد) ، الفت دادن و آمیختن خدا قوم را به یکدیگر. (از اقرب الموارد) ، با همدیگر بستن کجاوه را به دوال و جز آن تا از آن چیزی نیفتد. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(وَ)
معرب وشیگ. رجوع به وسنگ و وشیگ شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از توشیج
تصویر توشیج
خویش پیوستگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وشیج
تصویر وشیج
پارسی تازی گشته وشیگ لیمو دارو درخت نیزه، خویشاوندی لیمودارو
فرهنگ لغت هوشیار