جدول جو
جدول جو

معنی یوزدو - جستجوی لغت در جدول جو

یوزدو
(دَ / دُو)
یوزتک. یوزجست. که چون یوز تند بدود:
برق جه بادگذر یوزدو و کوه قرار
شیردل پیل قدم گورتک آهوپرواز.
منوچهری.
و رجوع به یوزجست شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دَهْ)
در اصطلاح سپاهیگری دورۀ صفویه و قاجاریه به معنی افراد سادۀ نظامی و مترادف توابین بوده که مفرد آن به صورت تابین امروزه نیز به همین معنی متداول است و ظاهراً مراد افراد تابع یک یوزباشی یاافراد یک دستۀ صدنفری بوده است و به عبارت بهتر سپاهی که در شمار فوج صدنفری است: غلامان سادۀ کوچک... بعد از آنکه ریش برمی آوردند و بزرگ می شدند داخل یوزده و توابین قوللرآقاسیان می گشتند. (از تذکرهالملوک چ دبیرسیاقی ص 19). و رجوع به تابین شود
لغت نامه دهخدا